متن آهنگ چارسو از یاس
- يكشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۱۵ ب.ظ
این خصلت آدمه آره درسته قبول
که وقتی سیر میشه انگار قبلا گرسنه نبود
واسه یه زندگی بهتر دعا می کردی
حالا کجای قصه هات پی خدا می گردی؟
این تو بودی که قول دادی نشی اونی
که فردا از کارات کنی اظهار پشیمونی
تو این بازی تو می بازی به مولا راست میگم
نبین چند نفر که دارن جلوت دولا راست میشن
اونا دم خونت به امید گنج در زدن
اونا که تو رو واسه خودت بخوان پنج در زدن
اونا که وقتی هیچی نبودی کنار تو بودن
و حالا از کنار تو با درد و رنج پر زدن
هی، چقد ما بد هستیم
خدا نعمتشو داده، ما بد مستیم
تنها مشکل آره اینه که ما زمینی هستیم
ولی اون بالاها به موجود نازنینی وصلیم
داری به پول و مال و منالت پز میدی
مالِ توئِه منم نمیگم که دزدیدی
ولی به کی به یه آدمه پیرِ خسته
که واسه یه لقمه نونش اومده زیر دستت
اینه رسمش؟ که ما به خونت تشنه تر بشیم
عشقتم که با دو چشم تر چشم به در بشینه
تو دلش بگه این عشق دیگه باطله چون
روزای قشنگِ من و تو دیگه خاطره شد
دورتو ببین با نگاه موشکافانه
خونواده هایی رو که یه گوشه آواره
خیره شدن به دستای تو با پای خسته
تو هم آب نمیچکه از لای دستت
خودت خواستی اینو بی مرام و سرسخت بشی
به امید بازگشتت تو برزخ بشین
خودت خواستی که کسی ازت راضی نمونه
الانم که دیگه دیره و بازی تمومه